کتاب 1984
کتاب 1984، یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان است که تأثیر زیادی در فرهنگ عامه و رسانهای جهان گذاشتهاست. اگر نگاهی به دستخط اولیهٔ کتاب بیندازید، به نوشتههایی به رنگهای مختلف و اصلاحات متعدد برمیخورید که نشان از وسواس و آشفتگی فکری نویسنده است.
کتاب 1984 نوشتهٔ اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج اورول را صالح حسینی، به فارسی برگردانده است. 1984 تاکنون به بیش از 65 زبان مختلف ترجمه شده و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیدهاست. جورج اورول داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی است، او را معمولاً به خاطر انتشار دو رمان سرشناس مزرعه حیوانات و 1984 میشناسند.
همچنین او با نقدهای پرشماری که بر کتابها مینوشت، یکی از بهترین وقایعنگاران فرهنگ و ادب انگلیسی در قرن حاضر لقب گرفت. جورج اورول رمان 1984 را در سال 1949 نوشت، زمانیکه جنگ دوم جهانی به تازگی تمام شده بود. این کتاب در حقیقت اخطاری به غرب در مورد گسترش کمونیسم بود؛ اما داستان این اثر را میتوان به شرایط حاکم بر تمامی جوامع زیر سلطهٔ حکومتهای استبدادی نیز تعمیم داد. در حقیقت، این کتاب میتواند بیانیهٔ سیاسی شاخصی در رد نظامهای دیکاتوری و کمونیسم تلقی شود. داستان در سال 1984 (35 سال بعد از تاریخ نگارش کتاب) در شهر لندن اتفاق میافتد.
وینستون اسمیت، شخصیت محوری داستان، در جامعهای زندگی میکند که به سه طبقه مجزا تقسیم میشود: طبقه کارگر، اعضای عادی حزب و اعضای رده آلای حزب. او یک عضو عادی است که روزی تصمیم میگیرد اندیشههای خود را بنویسد. او به دور از دوربینهایی که بر اعمال همه افراد نظارت میکنند، چندین بار جمله مرگ بر برادر بزرگ (پیشوای حزب) را بر روی کاغذ مینویسد و… این کتاب را انتشارات نیلوفر منتشر کردهاست.
1984 رمانی است که هیچگاه کهنه نمیشود و داستان آن برای ابد تازه جلوه میکند و هر کسی گمان میکند که کتاب برای عصر او نوشته شدهاست. با 1984، اصطلاحاتی مانند برادر بزرگ به واژههای روزمره مردم و مطبوعات تبدیل شدند. «جهان اورولی»، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. این کتاب داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در جهانهای اورولی است.
ایدهی 1984 که اورول تا مراحل پایانی نگارش آن قصد داشت نام «آخرین مرد اروپا» را بر آن بنهد از زمان جنگهای داخلی اسپانیا به سر اورول افتاد و بنمایه اصلیاش در طی سالهای 1943 تا 1944 در او شکل گرفت. اورول در این اثرش، آیندهای را برای جامعه به تصویر میکشد که در آن خصوصیاتی همچون تنفر نسبت به دشمن و علاقه شدید نسبت به برادر بزرگ (ناظر کبیر یا رهبر حزب) وجود دارد. در این جامعه، گناهکاران به راحتی اعدام میشوند و آزادیهای فردی و حریم خصوصی افراد بهشدت توسط قوانین حکومتی پایمال میشوند به نحوی که حتی صفحات نمایش در خانهها از شهروندان جاسوسی میکنند!
بخشهایی از کتاب را با هم میخوانیم:
چه چاره کنم؟ چطور میتوانم چیزی را که در مقابل چشمم است، جور دیگری ببینم؟ دو به علاوه دو میشود چهار، گاهی.. گاهی میشود پنج. گاهی میشود سه.. گاهی میشود همهٔ آنها باهم. باید بیشتر سعی کنی. عاقل شدن آسان نیست!
به نظرت چرا آدمها را اینجا میآوریم؟ + تا وادار به اعترافشان کنید. -نه! صرفاً بیرون کشیدن اعتراف یا مجازات نیست! میخوای دلیل واقعی آوردنت را به اینجا برایت بگویم؟ دلیلش معالجه توست! برای این که تو را سر عقل بیاوریم! هرکسی را که ما میآوریم اینجا تا وقتی معالجه نشده باشد، رها نمیکنیم! ما به جرایم احمقانهای که تو مرتکب شدهای، علاقهای نداریم. حزب علاقه ای به کردارِ آشکار ندارد. به اندیشه اهمیت میدهیم و بس! ما دشمنانمان را علاوه بر تغییر دادن نابود میکنیم.
هیچکس یک حکومت دیکتاتوری را برای محافظت از یک انقلاب به وجود نمیآورد؛ بلکه انقلاب میکند تا یک حکومت دیکتاتوری درست کند!
امتیاز این کتاب در گودریدز 4٫17 است.